سيد عليرضا موسويسيد عليرضا موسوي، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

سيد عليرضا موسوي

شما فردي استثنايي هستيد

یک سخنران مشهور سمینارش را با در دست گرفتن بیست دلار اسکناس شروع کرد. او پرسید: چه کسی این بیست دلار را می خواهد؟ دست ها بالا رفت.او گفت: من این بیست دلار را به یکی از شما می دهم اما اول اجازه دهید کاری انجام دهم. او اسکناسها را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز این ها را می خواهد؟ باز هم دست ها بالا بودند.او جواب داد: خوب. اگر این کار را کنم چه؟ او پول ها را روی زمین انداخت و با کفشهایش آنها را لگد کرد. بعد آنها را برداشت و گفت: مچاله و کثیف هستند حالا چه کسی آنها را می خواهد؟ بازهم دستها بالا بودند. سپس گفت: هیچ اهمیتی ندارد که من با پولها چه کردم شما هنوز هم آن ها را می خواستید چون ارزشش کم نشد و هنوز هم بیست دلار می ارزید. اوق...
17 خرداد 1390

روز مادر.....

مادر، کانون عشق..........   مادر، کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت و شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها دارد، لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو، و ناتوانی های فرساینده ای که از به دنیا آوردن فرزند و دیگر رنج ها در او پدید آمده است از سوی دیگر، او را به شدت ناتوان می کند. بی شک او شایسته تکریم، نوازش، عطوفت و خدمت است.... اين متن رو تقديم مي كنم به مادر خودم و همسرم كه الآن مي فهمم هر دوشون واسه من و ايشون چقدر زحمت كشيدن. از اينجا دست هر دو رو مي بوسم و از همین جا روز مادر رو تبریک میگم و براشون طول عمر از خدا طالبم. چون همه مادرها بی نظیرن    ...
2 خرداد 1390

پسرم و انجام کارهای جدید.........

با سلام. شرمنده که دیر به دیر به وبلاگ آقای پسر مراجعه می کنم، چون واقعا تو اداره سرم شلوغه ، ظهر که می رسم خونه واقعا جنازه ام ولی با اینحال سعی می کنم تا شب همه کارهامو انجام بدم     و خستگی م و واسه خانواده ام نبرم. در هر صورت سید علیرضا جان دو روزه شیطنت جدیدی یاد گرفته که خیلی دوست داشتنی تر شده. هر چی دستش می رسه برمیداره و پا میذاره به فرار و میخواد که یه نفر دنبالش بکنه و میزنه زیر خنده که بیا و ببین فداش بشم. شرمنده دارم میرم، چون عصر میخوام برم جلسه. تا بعد خداحافظ. پسرم خیلی دوست داریم       ...
19 ارديبهشت 1390

قلبي بيرون از تن

بچه دار شدن تصميم خطيري است.... با اين تصميم مي گذاريد كه قلبتان تا ابد جايي در بيرون و دور بر تن تان به سر برد. سلام. اين مطلب زيبا رو خانم «اليزابت استون» گفته و دلم نيومد تو وبلاگ پسرم نيارم. واقعا حرف جالبي زده و اگه كمي فكر كنيم مي بينيم كه فرزند پاره وجود و تن خانواده است. ولي افسوس كه خيلي دير متوجه ميشيم كه ما هم يك روزي قلب پدر و مادرمون بوديم و بدون توجه بهشون دور از تنشون زندگي مي كرديم. پس بهتره امروز قدرشون رو بدونيم تا اينكه فردا حسرت دست هاي محبت آميزشون رو بخوريم. ...
13 ارديبهشت 1390

یادآوری.................

سلام. علیرضا جان فکر نکن که این مطالب فقط برای پر کردن وبلاگ و یادگاری از این روزهاست بلکه یه روز که به این مطالب رجوع کردی می تونی به بیشتر اونها عمل کنی و تجربیات خوبی بدست بیاری..... دوست داریم.....................    ...
3 ارديبهشت 1390

مهمونی داریم...........

سلام. فردا خاله علیرضا جان که به سفر حج رفته بود با شوهر خاله برمی گردند ايشالله قسمت كسايي كه آرزوي رفتن به خونه خدا رو دارن بشه . خلاصه ما از امشب تا فردا شب خونه خاله جان هستيم و شام هم هتليم .امروز هم از ساعت ۱۲:۳۰ تا ۳ تو اداره دوره آموزشي داريم كه بايد برم... تا شنبه خداحافظ.................    ...
3 ارديبهشت 1390

قالب جدید وبلاگ

سلام. امروز قالب وبلاگ علیرضا جان رو تغییر دادم    و فکر می کنم پسرم از این قالب بیشتر خوشش بیاد  . علیرضا جان دیروز مهمون عزیز جونش بود و عزیزش زحمت حموم بردنشم کشیده بودن  دستش درد نکنه. راستی امروز صبح یکی از خاله های علیرضا جان که از همکارام هست نامزد کرد... ایشالله که به پای هم پیر بشن.. ..............در هر صورت افتادیم عروسی این دسته گل هم از طرف علیرضا تقدیم به مریم جان .   ...
3 ارديبهشت 1390

آدم هاي بزرگ-متوسط-كوچك ......

  آدم هاي بزرگ درباره ايده ها سخن مي گويند آدم هاي متوسط در باره چيزها سخن مي گويند آدم هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند   آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند آدم هاي كوچك بي دردند   آدم هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند آدم هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند آدم هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند    آدم هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند  آدم هاي متوسط به دنبال...
30 فروردين 1390

عروسی..............

سلام وصبح بخیر. امروز علیرضا جان قراره با عزیز جون و عمه هاش بره عروسی  . به خاطر همین کمی از اداره زودتر می خوام برم تا ببرمش حموم .آقای پسر وقتی تو حمومه واقعا از آب بازی حال می کنه   . امیدوارم تو عروسی بهش خوش بگذره و نق نزنه چون وفتی مراسم های عروسی شلوغ میشه آقای پسر بی حوصله شده و یه کم البته نه زیاد اعصابم خرد میشه... فداش بشم............. پسرم خیلی دوست داریم..........   ...
25 فروردين 1390